استادان گرامی! همواره شنیده ایم که اثر آموزش غیرمستقیم به مراتب بیشتر از آموزش مستقیم است. یعنی هر آنچه را که می خواهیم به شاگردان خود آموزش دهیم، به گونه رفتار کنیم که آنها به صورت عملی ازما یاد بگیرند. مثلا: اگر انتظار داریم که شاگردان به زمان صنف احترام بگذارند و ورود و خروج ها طبق ساعت صنف باشد، خودمان اولین فردی باشیم که با این مساله عمل می کنیم. همیشه سر موقع و یا پنج دقیقه زودتر در صنف درسی حاضر باشیم. دیر آمدن و ناوقت رسیدن به صنف را به صورت عملی به شاگردان ما یاد ندهیم.
در این ارتباط به چند مورد ذیل اشاره می کنیم:
مواردی دیگری که به موفقیت معلمان می افزاید:
تدریس به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که هدفمند است و آگاهانه صورت می گیرد، به شکل اتفاقی یا تصادفی صورت نمی گیرد. تدریس فعالیتی است که بطور قصدی و بر اساس هدف خاصی انجام میگیرد، فعالیتی که باید مطابق وضع شاگرد انجام گیرد و سبب تغییر مطلوب در سلوک شاگرد گردد. ازین گفته چنین استنباط می گردد که تدریس عبارت است از تعامل متقابل استاد و شاگرد بر اساس طراحی منظم به صورت هدفمند و آگاهانه برای ایجاد تغییر مطلوب در رفتار شاگرد. این تعریف سه ویژگی خاص را برای تدریس مشخص میکند.
بنا نظر به تعریف فوق اگر فعالیت استاد به صورت رفتار متقابل بر اساس هدف خاصی صورت نگیرد، فعالیتهای پراگنده و یک جانبه معلم که هیچ گونه تغییری در شاگرد ایجاد نکند به هیچ وجه مفهوم تدریس به آن اطلاق نمی شود. ممکن است استاد در صنف درسی صحبت کند، تمرین حل کند اما مفهوم واقعی تدریس را نداشته باشد. تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرش ها، گرایش ها، باورها، عادات و شیوه های رفتار یا بطور کل انواع تغییراتی را که میخواهیم در شاگرد ایجاد کنیم در بر می گیرد. برای اینکه تدریس و آموزش موثر واقع شود، باید استاد راهبرد های یادگیری متنوعی را به کار برد. مغز هر انسان، متفاوت و منحصر به فرد است. ازینرو، آموزش باید متنوع باشد تا نیاز های فردی را برای آموختن تامین کند.
در این ویدیو به موضوع اینکه چگونه یک معلم موفق باشیم، پرداخته شده است.