یادگیری چیست؟
یادگیری عملی است که دانش، رفتارها، توانمندی ها یا انتخاب های نو یا موجود به ترتیب درک، تقویت و اصلاح میشوند، که شاید به یک تغییر بالقوه در ترکیب داده ها، عمق دانش، رویکرد یا رفتار نسبت به نوع و گستره ی تجارب منجرشود. روند یادگیری در طول زمان، گراف یادگیری را دنبال مینماید. یادگیری به صورت آنی انجام نمیشود، بلکه بر پایه دانسته های گذشته رشد میکند. بر همین پایه ی دید یادگیری میتواند در راستای یک روند تعریف شود یعنی یادگیری مجموعه ای از دانش، شیوه ی انجام و تفسیر بر مبنای واقعیت است. یادگیری در نهایت به تغییراتی می انجامد که معمولا دایمی هستند.
معمولا در افغانستان یادگیری تعریف دیگری دارد که عبارت است از یاد کردن یا حفظ کردن مطالب. چنین روشی سنتی بوده در مساجد و مکاتب به وفور دیده میشود. در مکاتب بطور عموم توقع استادان از شاگردان یاد کردن مطالب است که چنین روشی با تعریف ذکر شده در فوق همخوانی ندارد. بناء گفته میتوانیم که یاد کردن مطالب یادگیری نمی باشد و روش بسیار ساده ای است که استادان می خواهند از زیر بار کار با استفاده ازین روش فرار نمایند. چندین روش را استادان نباید در پیش گیرند زیرا از نظر روانشناسی یاد کردن مطالب، آسانتر از فهم کامل آنها است واز نظر آموزش نیز وادار کردن شاگرد به حفظ کردن مطالب آسانتر. مثلا ایجاد توانایی قضاوت و ارزشیابی درباره ای مطالب است. بنابراین، افزایش پیچیدگی در سطوح یادگیری، سبب میشود که امر یاددهی و یادگیری نیز به تناسب آن، روند دشواری داشته باشد. بر علاوه شاگردانی که مکلف به یاد کردن مطالب درسی هستند خیلی کم توانایی تحلیل و تجزیه مطالب را دارند و تنها به شکل طوطی وار کلمات و جملات را تکرار می نمایند. چنانچه ما امروزه در جامعه شاهد آن هستیم که حتی بعضی افراد با سواد و تعلیم یافته ی مان توان آنرا ندارند موضوعی را تحلیل نمایند فقط همانگونه که شنیده اند تکرار میکنند و باور می نمایند حتی اگر خلاف منطق شان هم باشد.
متاسفانه یکی از عواملی که دانش آموزان را تشویق می نماید تا موضوعات را طوطی وار حفظ و بازگو نمایند، جواب به پاسخ هایی است که شاگردان باید در ورق امتحان عین خطوط کتاب، جواب را برای استادان محترم شان بنویسند در غیر آن با اندک تغییر و تحلیل جواب توسط خود شاگرد مستحق نمره نخواهد بود.
جان کرول عقیده داشت که تفاوت در استعداد شاگردان به زمان بستگی دارد و در واقع، استعداد، مدت زمانی است که یک متعلم برای یادگیری کامل و مسلط شدن بر درس به آن نیاز دارد. بنابراین، اگر شاگردان وقت کافی برای یادگیری داشته باشند، می توانند به درس مسلط شده آن را به طور کامل فراگیرند، با اجرای این رویکرد، دیگر هیچ شاگرد ضعیفی وجود نخواهد داشت و همه شاگردان با نمره های خوب و هم سطح با یکدیگر قبول خواهند شد. افزون بر عامل زمان، شیوه یادگیری تسریع خواهد شد. کرول براین باور است که میزان یادگیری به پنج عامل بستگی دارد که سه عامل نخست آن مربوط شاگرد و دو عامل دیگر مربوط استاد است، این عوامل عبارتند از:
در گذشته استادان به طور سنتی، مهمترین عامل در آموزش بودند، اما امروزه دیگر استاد نمی تواند به جای شاگرد کار کند. یادگیری در مغز و ذهن شاگرد رخ می دهد نه در ذهن استاد. او فقط میتواند با فراهم کردن شرایط آموزشی، موجب تسهیل یادگیری شاگرد شود و سپس شاگرد باید خود این راه را ادامه دهد. ازین رو، شاگرد باید مهارتهای مطالعه را در یادگیری به کار برد، در غیر این صورت یادگیری بدرستی و با سهولت صورت نمی گیرد.
انواع مختلف روش های یادگیری
اگر کسی پیشرفت زیادی در یادگیری نمی کند، ممکن است طریقه یادگیری او اشتباه باشد. بدین معنی که، او مطابق روشی که برای او مناسب است یاد نمی گیرد. بطور کلی چهار روش یادگیری شناخته شده است. این روش های یادگیری در ارتباط با اعضای حسی هستند. این روش ها سمعی، بصری، ارتباطی و حرکتی هستند.
در روش های تدریس نوین استادان تشویق به استفاده از تنوع فعالیت ها میشوند. چون استادی که چندین فعالیت را در صنف انجام میدهد طبیعتآ در آن از روش های متفاوت یادگیری استفاده میکند. مثلا اگر یک فعالیت وی روی روش سمعی استوار باشد فعالیت دومش شاید ارتباطی و سوم آن حرکتی باشد. پس استفاده از تنوع فعالیت را می توان استفاده از روش های مختلف یادگیری نامید. به همین خاطر بهتر است یک استاد در یک ساعت درسی خود حداقل از دو فعالیت متفاوت استفاده کند.
همچنان اگر در صنوف تعداد شاگردان زیاده دیده می شود صد در صد روش های یادگیری متفاوتی نیز مشاهده میشود و هدف این است که تا حد توان روش های متفاوت در یک صنف بکار برده شود تا شاگردانی که بجز از روش شنیداری از طریق روش های دیگر یاد می گیرند از یادگیری باز نمانند. بناء با تاکید به موضوع تنوع در فعالیت ها دو هدف را تعقیب می نمایم. در وهله نخست دور ساختن فضای صنف و درس از یکنواختی و در وهله بعد افزایش یادگیری از چند نفر معدود به اکثریت شاگردان میباشد. هر فرد برای یادگیری به سبک و روش های متفاوتی رو می آورد و روشی را انتخاب میکند که برایش موثرتر است. برخی ها فکر میکنند که یک سبک یادگیری موفق دارند و این درحالیست که برخی دیگر در شرایط مختلف باید به سبک های یادگیری متفاوتی متوسل شوند. نمی توان پاسخ مناسبی برای این پرسش یافت که کدام یک از سبک های یادگیری برای یک شخص بهترین گزینه است. با این حال اگر به این درک برسیم که کدام یک از سبک های یادگیری برای شخصی می تواند مفید و کارساز باشد، می توانید با به کارگیری یک سلسله فنون و تکنیک اصولی کیفیت و سرعت یادگیری را ارتقا دهید. امروزه روانشناسان تربیتی سه روش جدید دیگر یادگیری را نیز معرفی می نمایند که میتوان گفت هفت روش یادگیری وجود دارد.
قرار ذیل به تشریح تعدادی از روش یا سبک های یادگیری پرداخته شده است.
سبک یادگیری دیداری
درنوع بصری یا همان دیداری شاگرد آن چیزی را بهتر می آموزد که می بیند. برای او خواندن اطلاعات مهم است. او هنگام مطالعه یادداشت های زیادی بر می دارد. او همچنین دوست دارد برای یادگیری از تصاویر، جداول و کارت های عکس دار هم استفاده کند. در این نوع یادگیری بسیار مطالعه میکند. اگر شاگردی درس هایی را ترجیح می دهد که به صورت تصویری درس داده میشود. این احتمال وجود دارد که وی در زمره افرادی با سبک یادگیری دیداری باشد، که البته شمار کثیری از مردم در این دسته قرار میگیرند. این افراد برای کسب اطلاعات و یادگیری بهتر برعلاوه کتاب به تصویر و ویدئو نیاز دارند.
زمانی که معلومات از طریق ویدیو، پروجکتور، تخته سفید و حتی یک تکه کاغذ در پیش چشم این افراد به تصویر کشیده میشود. قدرت یادگیری آن ها به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. آنها تمایل شدیدی به برداشتن یادداشت های مفصل و با جزئیات فراوان دارند و زمان زیادی را صرف مرور کردن معلومات نوشته شده در کتب درسی میکنند. هنگامی که میخواهند موضوعی را درک کرده یا مطلبی را به خاطر بسپارند، شروع به کشیدن تصویر و رسم کردن میکنند. برای یادگیرندگان دیداری، بدون تردید استفاده از تصویر، عکس، رنگ شکل و سایر پدیده های بصری در یادگیری، آماده شدن برای امتحان و روند مطالعه آنها بسیار موثر و کارساز خواهد بود. سعی کنید در صورت امکان به جای متن از عکس استفاده کنید. برای درک بهتر مفاهیم دیاگرام و شکل هایی رسم کنید و یا هم برای به خاطر سپردن مراحل مهم و ارتباط های کلیدی یک سناریوی تصویری طراحی نمایید.
در نوع سمعی یا شنیداری آن چیزی را یاد میگیرند که بهتر میشنوند. به عنوان مثال: آنها آهنگ ها را میتوانند خوب به یاد داشته باشند. در هنگام مطالعه آنها با خود گپ می زنند، و با بلند خواندن کلمات آنها را یاد می گیرند. این روش خودگویه است. افرادی که در این دسته قرار میگیرند برای یادگیری و درک بهتر مطالب گوش دادن به کنفرانس ها، سخنرانی ها، صدای ثبت شده و روش هایی از این قبیل را ترجیح میدهند. یادگیرنده های دیداری بیشتر به دنبال خواندن کتاب و تماشای ویدیو هستند و یادگیرنده های شنیداری نسبت به حاضر شدن در کنفرانس ها و گوش دادن به کتاب ثبت شده یعنی صوتی علاقه بیشتری نشان میدهند.
اگر شاگردان شما هم با روش شنیداری بهتر یاد میگیرند، بی شک گنجانیدن آلات صوتی، تکنیک های شنیداری، صدا، شعر میتواند تاثیر بسزایی در روند مطالعه و یادگیری آنها داشته باشد. برای بهتر مجسم کردن فرآیندها و سیستم ها می توانید از فایل های صوتی بهره بگیرید.
سبک یادگیری شفاهی
یادگیری شفاهی نیز یکی از روش های موثر یادگیری می شود و نیاز است که این روش یادگیری در شاگردان تقویت شود. یادگیری شفاهی هم شامل سخن گفتن هم نوشتن می گردد. شاگردان در بیان احساسات خود و به رشته تحریر درآوردن آن مهارت بسیار دارند. آنها شیفته خواندن و نوشتن بوده و از گوش دادن به موسیقی، ترانه، تلفظ کلمات دشوار و اشعار سفید لذت میبرند. آنها دامنه لغات وسیعی داشته، به پیدا کردن معنا و مفهوم واژگان علاقه نشان داده و میتوانند به آسانی کلمات جدیدی را به دایره لغات خود اضافه کنند. یادگیرنده های شفاهی باید به تکنیک هایی روی آورند که هر دو مهارت تکلم کردن و نوشتن را در بر می گیرند. با صدای بلند مرور کردن مطالب درسی از جمله روش هایی است که به خاطر سپردن معلومات را برای چنین افرادی ساده میکند.
تکتیک های لغت محوری از قبیل نمایشنامه نویسی و اخبارگونه خواندن مطالب، در زمره استراتژی های موفقی است که ذهن یادگیرنده های شفاهی را تقویت کرده و آن ها را در به یاد آوردن مطالب یاری میکنند.
در یادگیری نوع حرکتی یادگیری از طریق تمرینات عملی و تحرک جسمی صورت میگیرد. آنها روش ( یادگیری از طریق عمل) را ترجیح میدهند و می خواهند همه چیز را امتحان کنند. آنها فعالیت بدنی هنگام مطالعه را دوست دارند. آنها تئوری را دوست ندارند، و فقط تجربه برایشان مهم است.
این دسته از افراد زمانی که خود دست به کار شده و از طریق تمرینات عملی و تحرک جسمی نسبت به کسب اطلاعات اقدام میکنند، بهترین نتیجه را می بینند، آن ها باید همه چیز را خودشان تجربه کنند. یادگیرنده های جنبشی در صنف های عملی و آزمایشگاه ها بی نظیرند و خوب می درخشند. اگر شاگرد شما نیز از این جمله افراد هست، تحرک جسمی، تمرینات عملی و از نزدیک لمس کردن اشیا را از نظر نیندازید، چرا که این روش ها تاثیرات مثبت به روند یادگیری در صنف شما خواهد داشت.
سبک یادگیری ارتباطی یا استدلالی
در یادگیری نوع ارتباطی به گفتگو و بحث ترجیح داده میشود. آنها نیاز به تعامل و گفتگو با یکدیگر دارند. آنها درصنف سوالات زیادی را مطرح می کنند و به صورت گروهی خوب یاد می گیرند. افرادی که استعداد فوق العاده ای در ریاضی داشته و مهارت های منحصر به فرد و قابل تحسینی در تجزیه و تحلیل وقایع و استدلال آوردن از خود نشان میدهند. در این دسته بندی قرار میگیرند. آنها خیلی سریع به وجود الگوها پی میبرند و توانایی شگرفی در ارتباط برقرار کردن میان اطلاعاتی دارند که از نقطه نظر سایرین کاملا بی ربط به هم میباشد. یادگیرنده های استدلال گرا برای به خاطر سپردن مطالب در قدم نخست اطلاعات را طبقه بندی کرده و سازمان میدهند. سپس به کشف ارتباط میان آن ها می پردازند. اگر می خواهید قدرت یادگیری صنف تان را به اوج رسانید، باید درپی مفهوم و منطقی باشید که در دل مطلبی که تدریس می کنید پنهان شده است. به از بر کردن مطالب بسنده نکنید، ارتباط میان موضوعات را پیدا کرده و اطمینان یابید که تمام جزییات را شاگردان درک کرده اند.
مهارت های شفاهی و نوشتاری این افراد عالی است. آن ها بی هیچ مشکلی با دیگران، ارتباط برقرار کرده و صحبت میکنند و به راحتی دیدگاه ها و نظرات سایرین را درک میکنند. اگر شاگردانی از بیان مفکوره های خود در جمع ابایی ندارند، به حل دسته جمعی مسائل اعتقاد داشته و روی هم رفته از کار کردن با دیگران لذت میبرند، به احتمال قوی در زمره یادگیرنده های اجتماعی هستند. در این صورت باید به دنبال فرصت هایی برای کارهای گروهی با آنها باشید.
سبک یادگیری انفرادی یا انزواطلبانه
این افراد ترجیح میدهند در محیط های خلوت و به تنهایی کار خود را پیش ببرند. آن ها برای حل مسائل و مطالعه کردن به دیگران متکی نیستند. یادگیرنده های انزواطلبانه هرگاهی روش ها و مراحل یادگیری خود را تجزیه و تحلیل میکنند تا از نقاط ضعف و قوت خود آگاه شوند. آنها تنها کار کردن را بیشتر دوست دارند، ممکن است ساعت ها صرف حل کردن یک مسئله دشوار و پیچیده کنند اما به راحتی برای کمک گرفتن سر وقت دیگران نمی روند. با این حال سبک یادگیری انزواطلبانه میتواند روش بسیار مفید و موثری برای شاگردان باشد.
اگر میخواهید یادگیری صنف تان را بالا ببرید، پیش از هر چیز می بایست سبک یادگیری منحصر به شاگردان خود را کشف کنید.
باید دانست که هر فرد ترکیبی از این روش ها را برای یادگیری به کار می برد. ممکن کسی وجود نداشته باشد که فقط از یک نوع روش یادگیری استفاده کند. به همین دلیل، اگر از تمام اندام های حسی استفاده شود یادگیری بهتر صورت میگیرد و مغز به طرق مختلف فعال میشود و مطالب جدید را به خوبی ذخیره میکند. در نتیجه برای بلند بردن سطح یادگیری و استفاده از تمام اعضای حسی باید فعالیت های گوناگونی را انجام داد مثل: معلم یکبار درس را بخواند( ۵ دقیقه)( سبک شفاهی)، درقدم بعد از شاگردان بخواهد آن موضوع را انفرادی بخوانند و برداشت خود را از آن بگویند( ۱۰ دقیقه)( سبک انفرادی) و بعد از تشریح شاگردان خود با مثال ها و با تصاویر موضوع را مفصلا تشریح کند(۱۰ دقیقه)( سبک دیداری و سبک شفاهی) در قدم بعد از شاگردان بخواهد نکات مهم درس را یاد داشت نمایند و بعد فعالیت گروپی انجام دهند و در آن فعالیت نظرات شخصی خود را هر گروپ راجع به موضوع ارایه نمایند( ۲۰ دقیقه)( سبک لمسی، سبک گروهی و سبک استدلالی). پس می بینیم که به راحتی در یک ساعت درسی ۴۵ دقیقه یی می توانیم فعالیت های گوناگونی را انجام داده و تمامی اعضای حسی را به کار ببندیم.